امام رضا علیه السلام و بلاغتآموزی
محمّد عوفی در لُباب الألباب از کتاب رُقیةالقلم منتجبالدّین جوینی، دبیر سلطان سنجر و مؤلّف کتاب عَتَبةالکَتَبة نقل کرده است که جوینی نثر شیوا و پختهای نداشت و به همین علّت آماج طعنه و تمسخر برخی بوده است. او با تنگدلی به مزار امام رضا (ع) میرود و با استمداد از روح پاک آن حضرت میخواهد که نثرنویسیاش کمال یابد... . پس از این خداوند به برکت حضرت رضا زبان و بیانش را دگرگون میکند و... .
سخنان جوینی را به نقل از عوفی بخوانیم:
... در شهر نیشاپور رُقیةالقلم را مطالعه افتاد. در آنجا گفته است که در اوایل عهد کتابت که هنوز آکامِ فضایل از اَغصانِ منصب نشکفته بود و در شیوۀ کتابت مرا تهدّی نیفتاده، در دیوان اِنشا به نیابت، کاری میکردم و هرچه نبشتمی استاد و مخدوم من آن را تزییف کردی و مرا برنجانیدی. تا روزی که مُعَسکَرِ منصور به مشهد طوس، خیامِ دولت نصب کرده بودند.
اتّفاق افتاد که مَخدوم من مرا نامهای فرمود و چون آن را تحریر کردم و به خدمت او آوردم، مرا سخت بسیار برنجانید و جفا گفت و آن نامه را بدرید و فرمود که بار دیگر نویس.
من از غایت ضُجرت و تنگدلی به مشهد مبارک امیرالمؤمنین على (بن) موسیالرضا رفتم و از روح پاک او استمداد طلبیدم و به تضرّع و اِبتهال در آن موقفِ متبرّک بنالیدم، و تسهیل این شیوه از حضرت صمدیّت درخواستم. آفریدگار -سبحانَه و تعالیٰ- دعای مرا اجابت گردانید و درهای لَطایف غیبی بر ضمیر من گشاده گشت... .
لباب الألباب، به تصحیح ادوارد جی. براون، با مقدّمهٔ محمد قزوینی و تصحیحات جدید و حواشی و تعلیقات سعید نفیسی، نشر هرمس، جلد اوّل، ص ۱۲۲