اندر فراق شمّ ادبی ما
شَمّ عبارت است از دانش خودکار شده که توانایی ادراک چیزی را با سرعت و بدون نیاز به استدلال و سند یا اطلاعات پیشینی فراهم میسازد.
شَمّ عبارت است از دانش خودکار شده که توانایی ادراک چیزی را با سرعت و بدون نیاز به استدلال و سند یا اطلاعات پیشینی فراهم میسازد. اصطلاح شَمّ زبانی در زبانشناسی عبارت است از دانش ناخودآگاه نسبت به کاربردها و معانی ساختهای زبان. این توانایی در اثر زیستن در زبان و خواندن و نوشتن و ممارست طولانی با زبان حاصل میشود.
شَمّ ادبی از رهگذر خواندن مستمر شاهکارهای زبان حاصل میشود. اگر یک دانشجوی کتابخوان در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، بتواند در طول تحصیل خود با حدود صد متن برجسته از ادبیات کهن و معاصر "اُنس بگیرد"، بدون شک از شمّ زبانی و ادبی شاخصی برخوردار خواهد شد. این شمّ ادبی، او را در فهم زبان تاریخی، ادبیات، تاریخ اجتماعی و فرهنگ ورزیده میکند. چنان که با شنیدن بخشی از یک متن سبکدار میتواند تشخیص دهد که این صدا از کجای تاریخ ادبیات فارسی یا از کدام گفتمان و حتی کدام کتاب میآید؟ شمّ ادبی همان چیزی است که متنپژوه، دستورنویس، سبکشناس، منتقد متن و بلاغتشناس بدون آن کاری از پیش نخواهد برد. سرمایۀ اصلی ادیبان کلاسیک، شَمّ قوی ادبی بود ولی ادبیاتشناسان امروزی غالباً به آن بیتوجهند.
شمّ ادبی قوی، همان ذوق ورزیده و طبع سلیم ادبی است که حاصل دانشها و مهارتهای چندگانه است از جمله:
شمّ واژگانی:
یعنی قدرت تشخیص و شناخت سریع لغت، تبار زبانی واژه، ساختهای صرفی و الگوهای اشتقاق واژهها.
شمّ نحوی:
سرعت در بازشناسی ساختهای نحوی، آشنایی با نحو تاریخی، گونههای تاریخی زبان. صاحب شَمّ نحوی الگوهای نحوی سبکهای مختلف را بیدرنگ تشخیص میدهد.
شمّ عروضی:
حساسیت تند به وزن شعر و شناخت سریع اوزان عروضی و تشخیص دقیق ارکان نظم.
شمّ بلاغی:
قدرت دریافت سریع صورتهای بلاغی (استعاره، تشبیه، مجاز، کنایه، نماد، و صناعات بدیعی) و توانایی تفکیک اجزاء آنها در ذهن.
شمّ سبکشناختی:
شناخت لحن و سبک متون مشهور و تشخیص تند و بیدرنگ هر سبک، یا قالب و نوع ادبی.
شمّ تاریخی:
قدرت تشخیص این که یک عنصر برجستۀ زبانی، یک هنرسازۀ ادبی، یک ژانر یا یک درونمایه به کجای تاریخ زبان و ادبیات فارسی تعلق دارد و به تبع آن تشخیص این که یک متن در کدام دورۀ تاریخی نوشته شده است.
مهمترین کار یک دانشجوی ادبیاتشناسی این است که در چهار سال دورۀ کارشناسی که آمادگی ذهنی بالایی دارد، شمّ ادبی خود را تقویت کند. آنگاه که او با برخورداری از این تواناییهای ادراکی، بتواند ناخودآگاه با حساسیت، دقت، و در عین حال با سرعت، ظرایف و طرایف سخن ادبی را دریابد سرمایۀ اساسی برای فهم، تفسیر، تحلیل و نقد ادبیات را برای خودفراهم کرده است.
از کتاب ادبیات شناسی، محمود فتوحی رودمعجنی، ویراست جدید