دیوان حافظ؛ بازتاب مجموعیّت روح ایرانی
"دیوان حافظ" تاریخِ مقطرّ ایران است. از حافظ هرجا حرفی به میان آید خود به خود کنجکاوی برانگیخته میشود،
در میان همهی کتابهای نظم و نثر فارسی دری تنها دو کتاب «مجموعیّت» روح ایرانی را در خود بازمیتابانند، یکی شاهنامه و دیگری دیوان حافظ. ایرانی، از شاهنامه و دیوان، یکی را به این دست و یکی را به دستِ دیگر داشته و با همهی فرسودگی، دلشکستگی و ناسرانجامی، از هر دو تسلّیٰ و نیرو میگرفته است.
در نزد شاعر شیراز سه تیره اصلی فکر تشخیص داده میشود: یکی عشق، دیگری روشنبینی و سوم یکرنگی.
از عشق، مقصدِ زندگی و رستگاری بشری منظور است. عشق انگیزه وجود است، به منزله سوخت، که موتور زندگی را به راه بیندازد.
امّا روشنبینی، گرایشِ ذاتی انسان به شناخت خود است، برای آنکه بتواند راه زندگی را روشنتر ببیند، بداند که کیست و چیست و سرانجامش چه خواهد بود.حافظ بسیار علاقمند است که دستخوش پندارها نماند، ولو به بهای تحمّل تلخکامیها.
مورد سوم دورنگی است که گاه به صراحت و گاه به کنایه، بارها و بارها از آن حرف زده میشود. در کمتر غزلی است که در آن سخنی از ریا و تزویر و زرق پیش نیاید. از نظر حافظ این بزرگترین بلیّه اجتماعی است که در سایه آن و به بهانه آن خواهش های نفسانی انسانی بر کرسی نشانده میشوند. کسانی که به عنوان مسئول مورد سرزنش قرار میگیرند، در درجه اوّل عالمان دنیادار و صوفیان هستند. از پس آنها عوام (عامّه) میآیند که پشتوانه و بازوی اجرایی آنهایند. چند سالی معاصر بودن با امیر مبارزالدین در شیراز، که شریعت و حکومت را در خود جمع کرده بود، به حافظ مجال داد تا از این شیوه کار تجربه دست اوّل کسب کند و تعدادی از بهترین غزلهای او حاصل تجربه این دوران است. گرچه ریاورزی در سراسر عمر زبان فارسی دری مورد اعتراض گویندگان بوده، هیچ کس بهتر از حافظ به آن نپرداخته است. به حالت بغض میگوید:
آلودگی خرقه خرابی جهان است... یا: عجب گر آتش این زرق در دفتر نمیگیرد ...
دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
کتاب تأمل در حافظ، دیباچه
"دیوان حافظ" تاریخِ مقطرّ ایران است. از حافظ هرجا حرفی به میان آید خود به خود کنجکاوی برانگیخته میشود، زیرا دیوان او عصارهی سرگذشتِ ایران و "نقد حالِ" ماست. پس از ششصد سال، هنوز هم سُخنگوی مای الکن است و جوابدهنده به فالِ همیشگیای که در ضمیر ما خلجان دارد.
دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن
کتاب ماجرای پایانناپذیر حافظ