- ب ب +

عزالدین محمود کاشانی و نهج‌البلاغه

کتاب مصباح الهدایه و مفتاح الکفایه از عزالدین محمود کاشانی (متوفی ۷۳۵ ق) جایگاهی استوار در مطالعات عرفان اسلامی دارد.
 سرچشمة اصلی علوم و معارف عرفانی و مبانی تصوف پس از قرآن کریم، احادیث نبوی و روایات دینی است که مشایخ تصوف همواره با تمسک به آنها به تبیین و تشریح آرای خود پرداخته‌اند (سجادی، 1372: 7)؛ بنابراین می‌توان گفت برترین شاخص و معیار برای سنجش و تعدیل تعریف‌ها و اصطلاحات واردشده در متون تصوف، همسوگرایی و نزدیکی این اصطلاحات با سرچشمة اصلی خود یعنی قرآن و سنت است. در اوایل مشایخ صوفی نیز گاهی اقرار می‌داشتند که جز بر کتاب و سنت نمی‌توان اعتماد کرد؛ اما بعدها به گمراهی افتادند؛ زیرا خود، دانش درستی در باب کتاب و سنت نداشتند (زرین‌کوب، 1389: 12)؛ بنابراین نخستین و قوی‌ترین عامل برای بروز اختلاف و ناهماهنگی در پیکرة تصوف اسلامی و آثار نقل‌شدة متصوفه، دوری این منابع از سرچشمة اصیل خود، قرآن و سنت نبوی، و اختلاف با آنها بوده است. به همین سبب است که آثار تألیف‌شده در قرن چهارم هجری مانند اللمع ابونصر سراج، قوت‌القلوب ابوطالب مکی، التعرف لمذهب التصوف کلابادی و آثار ابوالرحمن سلمی که مرجع علمی تصوف به شمار می‌رود، تألیف کسانی است که کوشیده‌اند میان تصوف و مذهب سازگاری و تطبیق به وجود آورند (دهباشی و میرباقری‌فرد، 1384: 109). همچنین با مراجعه به منابع حدیث از اهل سنت و شیعه، دومین منبع اصیل تصوف اسلامی پس از قرآن، مشاهده می‌شود که همواره در احادیث و سنن نبوی، شخصیت علی بن ابیطالب ـ «که اکثریت قریب‌به‌اتفاق اهل عرفان و تصوف نسب سلسله‌های خود را به ایشان می‌رسانند» (مطهری، 1387: 551) ـ ملاک و معیار تعریف حق، معرفی شده است؛ بر همین پایه است که در منابع تصوف، انتساب خرقه به آن حضرت هم‌پایة چنین سخنانی است: «قطب فتوت مرتضی علی (ع)و خاتم فتوت هادی (ع)خواهد بود» (کاشفی سبزواری، 1350: 6)؛ بنابراین سخنان ایشان را ملاک و معیار استواری در سنجش و تعدیل تعریف‌های واردشده در متون تصوف اسلامی می‌توان به شمار آورد. از میان مشایخ عرفان در سدة هفتم و هشتم هجری، عزالدین محمود کاشانی (متوفی 735 ق) می‌کوشد تا در مصباح‌ الهدایه و مفتاح ‌الکفایه، از مهم‌ترین متون عرفانی در سدة هشتم هجری، بیش از صد تعریف و اصطلاح ارائه دهد. سپس با مقایسه و تطبیق تعریف‌های پیش از خود از اصطلاحات عرفانی و با توسل و یاری از آرای امام علی (ع) در نهج‌البلاغه تعریفی جامع و مانع از مبانی و اصول عرفان بیان کند. این سعی و تلاش کاشانی سبب شده است تا کلام او در شرح و تفسیر واژه‌های عرفانی تا حدود بسیاری به سخنان مولا علی (ع) در نهج‌البلاغه نزدیک شود. 
 
تقی اجیه، نفیسه آقاخانی - بررسی تطبیقی متن مصباح‌الهدایة کاشانی با نهج‌البلاغه برپایة نظریة بینامتنیت ژنت