- ب ب +

که گردد وقتِ مستی آشکارا کفرِ پنهانش

طالبِ علمی را در رمضان مست بگرفتند ،پیش شحنه بردند .شحنه گفت: هی شراب از بهرِ چه خوردی؟ گفت: از بهر آنکه مُمتَلی¹ بودم.²
 
بیت از یغمای جندقی
 
نه زاهد بهرِ پاسِ دین ننوشد می از آن ترسد 
که گردد وقتِ مستی آشکارا کفرِ پنهانش 
 
_________________
1_مُمتلی: پر. آگنده
ممتلی شدن: پر شدن. لبالب و انباشته شدن.
2_کلّیّات عبید زاکانی ،رسالهٔ لطایف ،به تصحیح پرویز اتابکی ،صفحهٔ ۳۰۶