- ب ب +

مقامات حریری و ترجمۀ آن

مقامه نوعی از ادب منثور در عرصۀ ادبیات عرب و فارسی است. نویسندگان متعددی از این نوعِ ادبی استقبال و اقتباس کرده‌اند که ازجملۀ آنان می‌توان به ابوالقاسم محمد حریری اشاره کرد.
 «مقامه در زبان عربی از «قام» «یقوم» گرفته شده و به مجالسی اطلاق می‌شده که گوینده در حال ایستادن، سخن خود را در پوششی از صنایع لفظی ارائه نموده است. ازنظر تاریخی مقامه را می توان در اشعار جاهلی عرب جستجو کرد. در قرآن کریم در آیۀ 74 سورۀ «مریم» و در آیۀ 32 سورۀ «فاطر» این واژه به‌ترتیب به معنی «مجلس» و «جای ماندن» به کار رفته است. در دورة اسلامی، زمان بنی‌امیه و بنی‌عباس واژۀ مقامه به معنی مجلسی به کار رفته است که در آن شخصی در برابر خلیفه یا شخص دیگر ایستاده و به منظور وعظ سخن گفته است. در همین رهگذر به‌تدریج این واژه به معنی سخنرانی تحول معنایی یافته است ودر قرن سوم به «استغاثۀ گدایان» و «سؤال نیازمندان» که غالباً سجع بوده اطلاق شده است» (ابراهیمی حریری، 1346: 6). این دیدگاه در آثار پژوهشگران دیگر هم آمده است؛ «مقامه در لغت به معنای جای ایستادن، مجلس، محل اجتماع قبیله و جای ماندن است و دراصطلاح نوعی داستان کوتاه به نثر فنی و مصنوعِ آمیخته با شعر و امثال و آراسته به اقسام صنایع لفظی است که غالباً جنبه فُکاهی داشته و در مجلسی و انجمنی خوانده شده است. این داستان‌ها معمولاً دو شخصیت ممتاز دارند که یکی قهرمان اصلی و دیگری راوی است» (انوشه، 1376: 1261). همچنین «مقامه، داستان‌هایی پی‌در‌پی است که قهرمان همۀ آنها یکی است. این قهرمان اعمال محیّرالعقولی را انجام می‌دهد یا به اصطلاح شیرین‌کاری می‌کند و در پایان غیب می‌شود و کسی نمی‌فهمد که سرگذشت او به کجا انجامیده است و دوباره در داستان دیگر به هیئت نوینی آشکار می‌شود» (شمیسا، 1377: 140). اکنون مقامات متنی با توانایی زبانی و فرازبانیِ درخور توجه در ادبیات عربی و فارسی است و مقامات حریری یکی از این متون است.
 
«ابومحمد قاسم بن محمد بن عثمان حریری حرامی از ادبا و لغویان مشهور ایرانی‌نژاد قرن پنجم است که به سال 446 در قریة «المشان» نزدیک بصره به دنیا آمد. حریری پس از آموختن علوم دینی و ادبی، مورد توجه بزرگان قرار گرفت و به شغل دیوانی، یعنی «صاحب خبری» در بصره منصوب شد و نیز بنا‌به گفتۀ «سُبکی» وی در همین شهر به نقل حدیث پرداخته و مقاماتش را املا می‌کرده است و پس از آنکه عمری را در اشتهار و ثروت و عزّت سپری کرد، سرانجام در 6 رجب سال 516 هـ. ق درگذشت» (رواقی، 1365: 9).
 
مقامات حریری در میان سال های 495 تا 504 قمری نوشته شد و پنجاه مقامه را در بر دارد. نویسنده خود دربارۀ اینکه کتاب را به خواهش و تشویق چه کسی نوشته، به‌روشنی چیزی نگفته؛ به‌جز اینکه در مقدمه به‌طور مبهم به این موضوع اشاره‌ای کرده است: «اشارت کرد آن کس که اشارت او حکم باشد و طاعت او غنیمت که انشا کنم مقاماتی که از پی بدیع همدانی ...» (همان: 3).
 
موضوع اصلی مقامات حریری شرح دریوزگی «ابوزید سروجی» با چرب‌زبانی و حیله‌گری است؛ اما مؤلف در لابه‌لای مقامات به موضوعات دیگری مانند وعظ و نصیحت و پرهیز از دنیاپرستی و تشویق به نیکوکاری هم پرداخته است؛ ضمن اینکه با استفاده از سحر بیان، تصویری از جامعۀ زمان خود ترسیم کرده است. یکی از اغراض تألیف کتاب‌های مقامات آموزش زبان و لغت و ادب بوده است؛ به همین سبب این کتاب نیز به میدانی برای عرضۀ انواع لغات نادر و صنایع بدیعی و بازی‌های لفظی درآمده و حریری در این عرصه طبع‌آزمایی کرده است.
 
مقامات حریری به زبان‌های مختلفی ترجمه و چاپ شده است. در زبان فارسی دو ترجمۀ موفق از آن ترجمۀ علی رواقی (1363) و ترجمۀ طواق گلدی گلشاهی (1387) است که تمرکز ما برای این پژوهش تطبیقی، ترجمۀ دوم است. گلشاهی در این باره می‌گوید: «با در نظر گرفتن این نکته که مقامات حریری از دیرباز در همۀ ادوار، مورد توجه ادبا و شیفتگان ادب و به‌خصوص کلام مسجع بوده و در حال حاضر نیز از کتب مورد توجه در دو رشتۀ زبان و ادبیات فارسی و عربی است، ضرورت ترجمه‌ای امروزی با آمیزه‌ای از ترجمۀ تحت‌اللفظی و آزاد و روان به نظر رسید و انگیزۀ این نوع از ترجمه این بود که ترجمۀ تحت‌اللفظی اگرچه در آموزش لغت مؤثر و مفید است؛ اما غالباً به رسایی مفهوم عبارت توجهی ندارد و مایۀ ملال خواننده می‌گردد و معنی در دایرۀ لفظ گرفتار می‌شود و ترجمۀ آزاد و روان نیز اگرچه موجبات التذاذ ادبی را فراهم می‌سازد، گاه خواننده را از متن اصلی دور می کند، اما آمیختن این دو شیوه می‌تواند گونه‌ای از ترجمه را پدید آورد که هر دو حسن را در بر داشته باشد» (گلشاهی، 1387: 56‑57). نیز ملاک ما برای انتخاب این ترجمه در این تحقیق، معانی صریح و ضمنی ازنظر ارجاعی و کاربردی است؛ زیرا «برای ارزیابی کیفیّت ترجمه در مدل‌های زبان‌شناختی که ترجمۀ خوب را بازآفرینش دقیق از متن مبدأ می‌داند، باید متن مقصد با متن مبدأ مقایسه شود تا مشخص گردد که آیا متن مقصد بازآفرینش دقیق، صحیح، کامل، وفادارانه و درست از متن مبدأ می باشد یا خیر؟ که منظور از دقیق‌بودن، آوردن معانی صریح و ضمنی ازنظر ارجاعی و کاربردی است» (Newmark, 1991: 111). البته باید همیشه گفت که «در ترجمه نشانه‌های لفظی به‌عنوان بهترین علامت برای پی‌بردن به بینامتنی و درک معنا تقریباً از بین می‌روند» (میرزایی و شیخی قلات، 1392: 41)؛ اما مترجم چیره‌دست می‌تواند این حلقه‌های مفقود را به حداقل برساند.
 
رحمت اله ولدبیگی / محمد راسخ مهند / علی طاهری - بررسی کمّی ابزارهای انسجام در متن عربی و ترجمۀ فارسی پنج مقامه از مقامات حریری براساس نظریۀ نقش‌گرای نظام‌مند