سهروردی و عوارفالمعارف
میتوان گفت نوع مخاطبانِ یک اثر و بستری که نوشته در آن نشو و نما مییابد، تعیینکننده و پردازشگرِ محتوایی نو و دگرگونه از مفهومی واحد است و در متنی که به اقتضای حال خوانندگان پدید میآید، تأثیر خود را نشان میدهد.
یکی از سرشناسترین عارفان قرن هفتم که مؤسس مکتب و سلسلهای ماندگار به شمار میرود، شیخالاسلام ابوحفص عمر بن محمد بن عبدالله بن محمد بن عبدالله بن عمّویه قرشی بکری، ملقب به سُهرَوردی است. نسب وی با چهارده یا پانزده واسطه به خلیفة اول، ابوبکر میرسد. او در سال ۵۳۹ هجری در سهرورد زنجان متولد شد. در جوانی به بغداد رفت و تحت تربیت عموی خود، شیخ ضیاءالدین ابوالنجیب سهروردی و تنی چند از استادان، علومِ ظاهر و باطن را فراگرفت و در سیر و سلوک به مجاهده مشغول شد. در طریقت نسبِ تعلیم او افزونبر عمویش، به شیخ احمد غزالی و شیخ عبدالقادر گیلانی میرسد. سهروردی فقیهی شافعی بود و در دوران بلوغ و تکامل روحی و فکری خود به مقام شیخالشیوخی بغداد دست یافت. مرتبهاش نزد مردم و خلیفة عباسی تا آنجا بود که ازسوی خلیفه به رسالت به دیگر ممالک میرفت. نجم دایه در روم مرصادالعباد را به مطالعة شیخِ کهنسال مشرف گردانید (رازی، 1374: 21). سهروردی تعدادی از رباطها و خانقاههای متعلّق به صوفیه را در بغداد اداره و سرپرستی کرد و بهقرائنی در سال 632 هجری در بغداد درگذشت و همانجا مدفون شد. سهروردیّه، منسوب به وی، در اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری از میان دیگر سلسلههای تصوّف با روش تربیتی خاصش ممتاز شد. او با تألیفات گرانقدر خود روشی علمی در تصوف و تعلیم و تربیتِ شاگردان بنیاد نهاد و پیروان فراوانی یافت.
ازجمله پیروان و شاگردان مشهوری که از مشرب تربیتی او تأثیر گرفتهاند میتوان بهاءولد، سعدیشیرازی، اوحدالدین کرمانی، محییالدین بن عربی، ابنفارض و شیخ نجیبالدین علی بزغُش شیرازی را نام برد (رک: صفا، 1373: ج ۲، ۲۲1؛ دهباشی و میرباقریفرد، 1393: 174).
عوارفالمعارف مهمترین اثر سهروردی و بهمنزلۀ کتابی خانقاهی است که دستورالعملی برای زندگی عارفانه برشمرده میشود. این کتاب بارها و از منظرهای مختلف نسخهبرداری شده و اقتباسهایی از آن پدید آمده است. از دیگر آثار مشهور شیخ میتوان از دو کتاب رشفالنّصائح در ردّ فلاسفه و أعلامالتُّقی و اعلامالهُدی نام برد.