- ب ب +

روش درس خواندن در مدرسۀ مولانا

مُخَمَّر خوانی یا خام‌خوانی
 شمس تبریزی در مدرسۀ مولانا ظاهراً خطاب به دانشجویان مولانا جلال الدین محمد بلخی می‌فرموده:
 
«اگر من در این علمهای ظاهر شروع کردمی، تا یک درس را إتقان نکردمی به دیگری شروع نکردمی. مثلاً این‌که چندین گاه می‌خواند برین هیچ نتواند اشکال گفتن و زیادت کردن.  از بهر آنکه چون این درس مُخَمَّر نشده باشد - چنان که همۀ فواید و اشکالات که مولانا فرمود توانم اعاده کردن - فردا درس دیگر نگیرم. همان درس را باز خوانم. کسی یک مسأله را مُخَمَّر کند چنان که حق آن است بهتر باشد از آن که هزار مسأله بخواند خام». 
 (مقالات شمس، ج 1 / ص 138).
 
شرح:
اتقان: استوار کردن،
مُخَمَّر: تخمیر شده
اعاده کردن: تکرار کردن، باز گفتن
 
درس باید چون آب انگور، تخمیر شود تا به شراب فهم بدل گردد. تا  از جان دانشجو مُخَمّّر شوق در مسأله نیامزد درس در ذهن و ضمیر وی تخمیر نمی‌شود و فهم تازه‌ای شکل نمی‌گیرد. مسألۀ خام می‌ماند و اگر به کسی دهی در او نگیرد.
خام‌خوانی در روزگار ما به دلیل کثرت اطلاعات و تنوع مسائل هر علمی روی در فزونی دارد. آنچه امروز با اصطلاح «سطحی‌شدن» و «میان‌مایگی» در دانش و علم تعبیر می‌کنیم همان است که شمس تبریزی به خام‌خواندن تعبیر کرده است.
 
مولانا خود دربارۀ سخن تخمیر شده و رسیده می‌سُراید:‏
‏    تو اگر خراب و مستی به من آ که از من‌استی
     و اگر خمار یاری سخنی شنو مُخَمّر
 
مولانا آنچه از شمس می‌آموخت در خود تخمیر می‌کرد و چونان شراب مستی‌بخش از سبوی وجودش به تشنگان می‌داد. منبع بسیاری از مفاهیم و تعالیم غزلیات و مثنوی در مقالات شمس است اما سخن مولانا مُخَمَّر است و مُّخَمِّر.
 
محمود فتوحی