اهمیت دستور زبان فارسی در آموزش زبان به غیر فارسی زبانان
زبان فارسی پشتوانه ادبی، فرهنگی و تاریخی سرشار و نیرومندی دارد که آن را در میان زبان زنده دنیا برجسته و بازشناخته کرده است. این زبان نه تنها توانسته است در کنار فرهنگ پربار و پردامنه اسلام به حیات خود ادامه دهد بلکه با پذیرایی از آن، پس از زبان عربی دومین زبان اسلام شناخته میشود،
هر انسانی بسیاری از اصول و قواعد زبان مادری خود را در محیط زبانی از گویشوران به صورت غریزی میآموزد، بنابراین در آموزش های اولیه برای سخن گفتن و نوشتن نیازی به آموختن دستور زبان مادری و قواعد آن ندارد اما برای زبان خارجی چنین نیست. زیرا زبان آموز بر زبان بیگانه تسلط کافی ندارد در نتیجه برای یادگیری نظاممند مهارت های چهارگانه زبان آموزی باید به دستور زبان هم توجه بسیاری داشته باشد.
شکی نیست اگر بخواهیم فارسی را بهعنوان زبان خارجی به بیگانگان بیاموزانیم، دستور فارسی برای این کار لازم خواهدبود. البته شیوه آموزش دستور فارسی به ایشان و مواد درسی آن با آنچه و آنطور که به اهل این زبان درس داده میشود، تفاوت فراوانی دارد. هر زبان آموز به هر شیوه که فارسی را بیاموزد باید توانایی برقراری ارتباط و اندیشیدن با آن را داشتهباشد و این دستور زبان است که درستی و کاربرد این تواناییها را نظام میبخشد و راهی برای کشف راز زبان فارسی فراروی زبانآموز میگشاید تا از طریق آن بتواند به لطف سخن گفتن دری پی برد. کمک زیبا نویسی، کوتاه نویسی و آسان سازی پیام رسانی اهمیت آموزش دستور زبان را بیشتر جلوه میدهد.
مهارت های دستوری که از یک زبان آموز غیر فارسی زبان در یادگیری زبان فارسی انتظار میرود، عبارتند از:
«1- توان تشخیص بین اقسام گوناگون کلمه و اجزای آن
2ـ تشخیص جایگاه و نقش صرفی و نحوی کلمه
3ـ تشخیص صحیح انواع جمله از لحاظ وجه، زمان و ...
4ـ تولید جمله های مختلف طبق قواعد زبان دوم» (ذوالفقاری، 1384: 39)
شیوههای دستور نویسی در زبان فارسی
هیچ زبانی از داشتن دستور زبان بی نیاز نیست و تدوین و تنظیم آن برای زبان و اهلش اجتناب ناپذیر است. خواندن، نوشتن، شنیدن و گفتن مهارت هایی زبانی هستند که با علم دستور زبان نظام می یابند و راه صحیح و روشن را میپیمایند. آشنایی و فهم درست متون کهن هر زبانی که میراث فرهنگی آن است به کمک دستور زبان صورت میپذیرد. مقابله با هرج و مرج زبانی و نیز نفوذ زبانهای بیگانه کاری است که از عهده دستور زبان بر میآید. واژه سازی هدف دیگر دستور است و از همه مهمتر آموزش هر زبانی چه برای اهل آن و چه بیگانگان به دستور زبان نیاز دارد.
متناسب با هدفی که دستور زبان فارسی دنبال میکند، دستور نویسی انواع مختلفی دارد، در یک تقسیم بندی کلی میتوان دستور زبان را به دو نوع آموزشی و توصیفی تقسیم کرد. "دستور زبان توصیفی هدفش توصیف سیستم زبانی و اجزای آن است بی آن که هدفی مبتنی بر چگونگی کاربرد صحیح زبان در ارتباطات میان انسان ها برای چنین توصیفی منظور شود و دستور زبان آموزشی هدفش ارائه روش های صحیح کاربرد سیستم زبانی در ایجاد ارتباط میان انسان ها میباشد" (لطفی پور ساعدی، 1362: 110).
زندی مقدم (1385) غیر از دو نوع توصیفی و آموزشی، نوع سومی را هم معرفی کرده است که هر دو جنبه آموزشی و توصیفی را با هم دارد و برای هر کدام از میان دستور زبان های فارسی نمونه هایی ذکر کرده است:
ـ آموزشی: دستور زبان فارسی امروز از غلامرضا ارژنگ، دستور زبان فارسی(1) از حسن احمدی گیوی و حسن انوری، دستور زبان فارسی از پرویز ناتل خانلری.
ـ توصیفی: توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی از محمد رضا باطنی، مبانی علمی دستور زبان فارسی از احمد شفایی، دستور امروز از خسرو فرشیدورد.
ـ توصیفی ـ آموزشی: دستور زبان جامع فارسی از عبدالعظیم همایونفرخ، راهنمای دستور زبان فارسی برای همه از محمدرضا دایی جواد.
باطنی (1370) معتقد است دستور زبان به سه روش نوشته می شود: سنتی، ساختاری و گشتاری ـ زایشی.
تاج الدین و عشقوی (1391) در آموزش زبان فارسی به خصوص بخش دستوری روش ساختاری و رویکرد ارتباطی را معرفی میکند. ایشان رویکرد ارتباطی را ترجیح می دهند زیرا کاربرد دستور زبان در آن ملموستر است.
اگر ترتیب تدوین دستور به شکلی باشد که زبان آموز ابتدا قاعده دستوری را بیاموزد و سپس از طریق استفاده از مثال های متعدد، آن قواعد را تمرین کند، با روش «قیاسی» (نوروزی خیابانی، 1378: 24) یا «انتزاعی یا از کل به جزء» (میرطباطبایی، 1388: 39) روبرو هستیم و اگر بر عکس زبان آموزان مثال ها را بشنوند یا بخوانند و در ذهن خود تجزیه و تحلیل نمایند و از این طریق قواعد حاکم بر آن مثال ها را خود کشف کنند، روش آموزش دستور روش «استقرایی» (نوروزی خیابانی، 1378: 24) یا «غیر انتزاعی یا از جزء به کل» (میرطباطبایی، 1388: 39) خواهد بود.
بدیهی است که روش قیاسی که به استفاده از شرح و توضیح دستوری خارج از متن برتری میدهد و زبان آموز را با معمای حل شده رو برو میکند، با نگرشهای جدید دستوری هماهنگ نیست و مهمترین اشکال آن این است که دستور زبان به صورت کاربردی در ذهن زبان آموز نهادینه نمیشود و تنها انباشتی از قواعد و بایدها و نبایدها را برای او به ارمغان میآورد. در روش استقرایی، زبان آموزان مسیر از جزء به کل را دنبال میکنند و در پایان هر درس از قواعد و مفاهیم دستوری مورد نظر آگاهی مییابد. توانایی استفاده از نکات دستوری مهمترین هدف این روش است.
مباحث دستوری لازم برای زبان آموزان غیر فارسی زبان
تعیین مباحث دستوری برای زبان آموزان غیر فارسی زبان کار دشوار و مشکلآفرینی است. در این زمینه دیدگاههای متفاوتی ارائه میشود، اما آنچه در تعیین این محدوده جای بحثی ندارد، این است که مقولههای دستوری باید به نسبت بسآمد و کاربرد آنها در زبان مشخص و ارائه شود و به قواعد نادر و استثنایی کمتر توجه شود.
فرشیدورد معتقد است: "مهمترین مباحث دستور برای دانشجویان زبان خارجی این مباحث است: فعل، واجشناسی، حرف اضافه، حروف ربط، ضمیر و ساختمان جمله" (فرشیدورد، 1356: 761).
مشکوة الدینی به این نتیجه رسیدهاست که "هفت دسته سازهها و ساختهای نحوی به سبب بسآمد کاربردی آنها، در آموزش زبان فارسی به زبان آموزان غیربومی اهمیت خاص دارد: گروه اسمی، گروه فعلی، گروه صفتی، گروه حرف اضافهای، گروه قیدی، جمله ساده و جمله مرکب." (مشکوة الدینی، 1382: 102).
وی در همان مقاله مهمترین مقولههای گروه اسمی و فعلی را که پربسآمدترین مباحث دستوری هستند، چنین طبقهبندی میکند:
گروه اسمی: صورتهای جمع اسم، نشانه نکره، حروف وابسته پیشین و ضمایر.
گروه فعلی: فعل رابط یا وجودی بودن، فعل داشتن، فعلهای دیگر با ارائه بن حال و بن ماضی، شناسه فعل، فعل حال ساده، فعل ماضی ساده، فعل امر، فعل حال استمراری، فعل آینده، فعل ماضی نقلی، فعل ماضی بعید، صورتهای فعل مرکب، فعل حال التزامی در صورت ساختی و فعل مجهول.
ذوالفقاری نیز در طرح برنامه درسی آموزشی زبان فارسی به ملل مسلمان، وسعت و توالی مفاهیم زبانی را به سه سطح مقدماتی، میانه و پیشرفته تقسیم کردهاست و مباحث و مقولههای دستوری را بر اساس بسآمد، سادگی و ترتیب منطقی در این سه سطح چنین میآورد:
سطح مقدماتی: جملات ساده و کوتاه، نشانههای آوایی و خطی، ضمیر شخصی جدا و پیوسته، اسمهای اشاره، صرف فعل داشتن، جملههای سوالی بله و خیر، فعلهای است و نیست، اعداد یک تا صد، حروف اضافه پرکاربرد، قید زمان و مکان، مثبت و منفی کردن فعل، جملههای امر و نهی، صفت، مضارع مستمر، علایم جمع، برخی پیشوندهای پرکاربرد، ادوات پرسش، ترکیب سازی، ی میانجی، کسره اضافه، تشدید، هم نویسهها، مترادف و متضاد.
سطح میانه: جملههای ساده و بلند، نهاد و گزاره، ضمیر پرسشی و مبـهم، ترکیبهای وصفی و اضافی، صامتهای میانـجی، همخانواده، تنوین، اعداد صد تا هزار، حروف اضافه ساده، قید، الف مقصوره، جمعهای عربی، صفت، مضارع اخباری و التزامی، علائم تصغیر، نام آواها، پسوند و پیشوند، ادامه ادوات پرسش، ترکیب سازی، تبدیل جملههای بلند به کوتاه، فعل گذرا و ناگذرا، مشتق و حروف اضافه + فعل.
سطح پیشرفته: جملههای ساده، مرکب و بلند، ضمیر تعجبی و اشاره، نقل قول مستقیم و غیر مستقیم، هم خانواده، اعداد هزار به بالا، حروف اضافه مرکب، قید، جمع مکسر، صفت، پیشوند و پسوند، ادوات پرسش، ترکیب سازی، انواع فعل گذرا، معلوم و مجهول، کلمات مشتق، حروف اضافه + اسم (ذوالفقاری، 1384: 34).
نفیسه رئیسی و محسن محمدی فشارکی - توصیف و نقد دستوری مجموعه کتاب های آموزش فارسی به فارسی جامعه المصطفی العالمیه