دلایل جدانویسی در قیاس با پیوستهنویسی
حدود هزار و دویست سال است که خط کنونی فارسی، میراثی بزرگ از فکر و فرهنگ و فضیلت پارسیان را به دوش کشیده است. این خط و زبان زنده، مثل هر خط و زبان دیگر، علاوه بر توانمندیها، مزیتها و زیباییها، از ناتواناییها، دشواریها و بیماریهایی رنج میبرد ۳ که نیازمند چارهاندیشی و درمان است؛ بویژه آنکه برخی ضرورتها و نیازمندیهای تازة ما در این روزگار، باعث برجستگی و بزرگی آن مشکلات و کمبودها شده و در نتیجه تسریع در چارهاندیشی و بازاندیشی را موجب شده است.
پذیرش اصل جدانویسی و در عین حال نزدیکنویسی، از فواید بسیاری برخوردار است که پیشتر مواردی را از قول سمیعی ذکر کردیم. در اینجا موارد دیگری را بیان میکنیم که احیاناً پیشتر گفته نشده و یا چنین بسطی نیافته است.
1. اصل قرار دادن این شیوه، آموختن و آموزاندن قواعد املا را همگانی و آسان میکند و اهل زبان و نگارش؛ بویژه نوقلمان و نوسوادان را از برخی سردرگمیهای موجود میرهاند. نیز با پذیرش این شیوه، دیگر نیازی به ردیف کردن فهرستی طولانی از استثناهایی که غالباً بیدلیل یا ذوقی است، وجود ندارد.
با قبول اصل جدانویسی، موارد استثنا محدود و منحصر میگردد به مواردی که پیوستهنویسی ناگزیر باشد، مثل مواردی که با انجام جدانویسی، معنای ترکیب به ابهام و اشکال انجامد؛ یا مواردی که جداکردن ممکن نباشد و یا آنکه کلمه در زبان فارسی امروز و عموم اهل زبان، حالتی مزجی و یا بسیط یافته باشد و جز زباندانان از ریشهها و اشتقاقاتش باخبر نباشند، مثل دلبر، اردیبهشت، نانوا، امشب، پانصد، چلچراغ، کهربا، بهداشت، بهیار، گلاب، پایاب، دهخدا؛ و یا آنکه عَلَم باشد که در این صورت نیز عموم اهل زبان از ریشههای ترکیبیاش آگاهی ندارند و ترکیباتی بسیط جلوه میکنند، مثل ایلخان و ایرانشاه.
2. دربارة ترکیبات برساخته با وندها و حرفها نیز میتوان این قانون را تا حدودی تعمیم داد و حتیالمقدور، آن موارد را جدانویسی و نزدیکنویسی کرد. تفصیل این مورد را بعدتر خواهیم آورد.
3. کلمات و ترکیباتی که جدانویسی میشود، علاوه بر چشمنوازی، سهلخوانتراند، هرچند برای نویسندگان قدیمی، تغییر شیوة املایی مألوف، ممکن است، در آغاز چندان آسان و خوشنما نباشد. البته اگر شیوة جدانویسی را معمول، مصوّب و همگانی کنیم، این کمآشنایی و غرابت که در برخی موارد به چشم میآید، از میان خواهد رفت.
4. شیوة پیشنهادی نگارنده، با «قواعد کلی املا» که قانون مورد قبول و سفارش دستور خط فرهنگستان است سازگاری کاملی دارد، برخلاف شیوههای دیگر و شیوة فرهنگستان که در مواردی با آن قواعد متفاوت شده و حتی در تعارض و تقابل افتاده است. 13
5. روند رسمالخطنویسی از زمان فرهنگستان اول تا امروز، به قصد یکدست کردن املا و انفصال و استقلال بخشیدن به کلمات و ترکیبات فارسی بوده است؛ از این رو، اصالت قائل شدن برای جدانویسی، همراهی و هماهنگی با روندی طبیعی است که گریز و گزیری از آن نیست وگرنه سنت غالب کاتبان قدیم آن بوده است که وصل را بر فصل ترجیح نهند و یا آنکه به شیوههای متعدد و متنوعی کتابت کنند. سرهمنویسی شیوهای کهن به شمار میآید که امروزه مورد اقبال عموم و خصوص نیست؛ اما جدانویسی، راه و جریانی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه زود و چه دیر، باید بدان راه درآییم و خود را با آن همراه و هماهنگ نماییم. 14
6. اصالت قائل شدن برای جدانویسی ترکیبات، ملاکی عمومی خواهد شد که دغدغه و تشویشِ خاطرِ کاربران و نویسندگان را در چگونگی نگارش موارد مشکل و مشکوک رفع میکند.
رضا روحانی - مشکل پیوستهنویسی و امتیاز نزدیکنویسی در املای ترکیبات فارسی