پل پیروزی، سرزمین قحطی
جنگ جهانی دوم چگونه «ای ایران» را به «یتیم خانه ایران» تبدیل کرد؟ «پل پیروزی، سرزمین قحطی» را میتوان یکی از منابع جدی برای بازخوانی تاریخ ایران در دهه ۱۳۲۰ دانست. اهمیت مطالعه آن در این است که بهجای روایتهای کلی از جنگ، به سراغ جزئیات زندگی مردم و کارکرد نهادهای سیاسی و اقتصادی در شرایط اشغال میرود.
محمدقلی مجد کیست؟
محمدقلی مجد از پژوهشگران ایرانیتبار مقیم ایالات متحده است که نام او طی دو دهه اخیر بیش از هر چیز با پژوهشهای تاریخی درباره ایران معاصر پیوند خورده است. او تحصیلات دانشگاهی خود را در آمریکا گذرانده و در رشته اقتصاد و تاریخ به فعالیت علمی پرداخته است. حوزه تمرکز اصلی مجد بررسی سالهای پرآشوب ایران در فاصله جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم است؛ دورهای که به باور او کمتر مورد توجه تاریخنگاری رسمی قرار گرفته و اسناد تازهای میتواند ابعاد پنهان آن را روشن سازد. مجد در پژوهشهای خود عمدتاً بر منابع آرشیوی ایالات متحده تکیه میکند؛ بهویژه اسناد وزارت خارجه و گزارشهای دیپلماتیک سفارت آمریکا در تهران. همین رویکرد باعث شده آثار او در فضای مطالعات تاریخ معاصر ایران هم با استقبال روبهرو شود و هم محل بحث و جدل قرار گیرد. از شناختهشدهترین آثار او میتوان به «قحطی بزرگ» و «پل پیروزی، سرزمین قحطی» اشاره کرد. کتابهای مجد به دلیل طرح ادعاهای جدی درباره ابعاد قحطیها، نقش قدرتهای خارجی و میزان تلفات انسانی در این دوره حساس، بازتاب گستردهای در محافل دانشگاهی و رسانهای داشتهاند. پژوهشگران آثار او را بازکننده افقهای تازه در شناخت تاریخ معاصر ایران دانستهاند و برخی دیگر بر لزوم سنجش دقیقتر آمار و روایتهای او تأکید کردهاند. تردیدی نیست که مجد با پیگیری منسجم خود، موضوع ایران در دو جنگ جهانی را به یکی از مباحث زنده تاریخنگاری معاصر تبدیل کرده است.
پل پیروزی، سرزمین قحطی درباره چیست؟
این کتاب روایتی است مستند از یکی از حساسترین مقاطع تاریخ معاصر ایران؛ دورانی که کشور بهرغم اعلام بیطرفی، در سال ۱۳۲۰ به اشغال نیروهای بریتانیا و شوروی درآمد و به مسیر حیاتی انتقال تدارکات جنگی به شوروی بدل شد. مجد با استفاده از اسناد وزارت خارجه و گزارشهای دیپلماتیک آمریکا، تصویری متفاوت از این دوره ترسیم میکند؛ تصویری که بر هزینههای انسانی و اجتماعی اشغال تأکید دارد. او نشان میدهد چگونه کنترل کامل راهآهن، جادهها و ناوگان ترابری ایران توسط متفقین، عملاً شبکه حملونقل داخلی را فلج کرد و دسترسی مردم به مواد غذایی و کالاهای ضروری را مختل ساخت. او به نقش نهادهایی مانند «مرکز تدارکات خاورمیانه» در توزیع ناکافی دارو و مواد غذایی اشاره میکند و ورود دهها هزار پناهنده لهستانی را از عوامل تشدید بحران میداند. در روایت او، قحطی سالهای ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۲ و اپیدمی تیفوس، همراه با شورشهای نان در تهران و ناآرامیهای ایلات، بازتابی از وضعیت بحرانی جامعهای است که در سایه جنگ و اشغال گرفتار شده بود. کتاب در کنار این مسائل، تحولات سیاسی داخلی را نیز دنبال میکند؛ از کابینههای متزلزل سهیلی و قوام تا کشمکشهای قدرت میان نیروهای داخلی و خارجی. به باور نویسنده، تعلل و طفرهروی متفقین در عمل به تعهدات خود، از جمله تأمین گندم و دارو، موجب شد ایران بهای سنگینی در قالب مرگومیر ناشی از گرسنگی و بیماری بپردازد؛ موضوعی که او آن را «فاجعهای مالتوسی» توصیف میکند. اهمیت این کتاب در آن است که با تکیه بر منابع آرشیوی غربی، جنبهای کمتر دیدهشده از تاریخ جنگ جهانی دوم در ایران را برجسته میکند. اثری که نهتنها نقش استراتژیک ایران بهعنوان «پل پیروزی» را یادآور میشود، بلکه رنج و خسارت گسترده مردم ایران در این برهه را نیز مستند میسازد.
این کتاب چند محور دارد و هر محور آن چه میگوید؟
برای شناخت بهتر از محتوای کتاب، میتوان به جای بررسی فصل به فصل، به محورهای مختلفی که در کتاب مجد مورد بررسی قرار گرفته است اشاره کرد. با نگاهی به عناوین فصول و مطالعه محتوای آن، هفت محور اصلی در کتاب مشخص میشود که در ادامه به بررسی و آشنایی با خلاصهای از آنها میپردازیم.
۱. سیاست خارجی و روابط بینالملل
ایران در آغاز جنگ جهانی دوم بیطرفی خود را اعلام کرده بود، اما موقعیت ژئوپولیتیک کشور و اهمیت راهآهن سراسری موجب شد بریتانیا و شوروی بیاعتنا به این موضع، کشور را اشغال کنند. پیمان سهجانبه ۱۹۴۲ اگرچه وعدهی احترام به استقلال ایران را میداد، اما در عمل زمینهساز نفوذ هرچه بیشتر قدرتهای خارجی شد. مجد نشان میدهد که ایران در تلاش برای جلب حمایت آمریکا بود، اما فشار و سیاستهای انگلستان و شوروی، این تلاشها را بیاثر میکرد. روابط خارجی در این مقطع بیش از آنکه مدافع منافع ایران باشد، بستری برای تثبیت موقعیت متفقین بود.
۲. اقتصاد و منابع مالی
از پیامدهای مستقیم اشغال، بحران ارزی و مالی بود. کاهش شدید درآمدهای نفتی، اختلافات دائمی با بریتانیا بر سر پرداختها، و اعمال محدودیت بر تجارت خارجی، اقتصاد کشور را به بنبست کشاند. مالیاتهای سنگین و کسری بودجه دولت، تورم و افزایش بهای کالاهای اساسی را به دنبال داشت. در این شرایط، دولت ایران عملاً استقلال اقتصادی خود را از دست داده و برای کوچکترین تصمیم مالی وابسته به نظر متفقین شده بود.
۳. زیرساخت و حملونقل
ایران بهعنوان «پل پیروزی» نقشی کلیدی در انتقال تجهیزات جنگی به شوروی داشت. متفقین راهآهن سراسری، کامیونها و ناوگان داخلی را در اختیار گرفتند و این امر به قیمت فلج شدن سیستم حملونقل داخلی تمام شد. حملونقل برای نیازهای داخلی و توزیع مواد غذایی اولویت نداشت و همین مسئله شکاف میان نیازهای مردم و سیاستهای اشغالگران را تعمیق بخشید. حتی نهادهایی مانند «هیئت حملونقل جادهای» نتوانستند این مشکل را حل کنند و عملاً کشور به یک مسیر لجستیکی برای جنگ بدل شد.
۴. بحران غذا و قحطی
بزرگترین محور کتاب مجد به بحران غذا اختصاص دارد. او نشان میدهد که وعدههای متفقین برای تأمین گندم و مواد غذایی در بیشتر موارد عملی نشد. قحطی سالهای ۱۳۲۱ و ۱۳۲۲ بهعنوان یک نقطه عطف مطرح میشود که در آن کمبود نان و افزایش قیمتها منجر به شورشهای مردمی در تهران و سایر شهرها شد. این وضعیت نه صرفاً پیامد طبیعی جنگ، بلکه نتیجه مستقیم سیاستهای اشغالگرانی بود به نیازهای جنگی خود بسیار بیشتر از گرسنگی میزبانان خود اهمیت میداند.
۵. بهداشت و سلامت عمومی
اشغال ایران همراه با فشار مضاعف بر نظام بهداشت و درمان کشور بود. ورود هزاران پناهنده لهستانی از شوروی به ایران، کمبود دارو و واکسن، و گسترش بیماریهای واگیردار از جمله تیفوس، وضعیت سلامت عمومی را بحرانی کرد. ظرفیت اندک نظام درمانی ایران توان مقابله با این شرایط را نداشت و حمایتهای متفقین نیز ناکافی بود. همهگیری تیفوس در این دوره، یکی از نمونههای بارز بیتوجهی به سلامت مردم ایران محسوب میشود.
۶. تحولات سیاسی داخلی
اشغال، صحنه سیاسی ایران را دستخوش تغییرات پیدرپی کرد. دولتهای سهیلی و قوام نمونههایی از کابینههای متزلزل بودند که همواره میان فشار داخلی و نفوذ خارجی گرفتار بودند. ضعف حکومت مرکزی و دخالت مستقیم متفقین در سیاست ایران، عملاً امکان شکلگیری تصمیمگیری مستقل را از بین برد. شورشهای ایلات و آشوبهای محلی نیز بازتاب همین ضعف ساختاری و تضعیف اقتدار حکومت بود.
۷. پیامدهای انسانی و اجتماعی
در نهایت، همه این بحرانها به بهای سنگینی برای مردم ایران تمام شد. گرسنگی، بیماری، تورم و ناامنی اجتماعی چهره کشور را دگرگون کرد. نویسنده با اتکا به اسناد آمریکایی، تلفات ناشی از قحطی و بیماری را بسیار گسترده ارزیابی میکند و این وضعیت را «فاجعه مالتوسی» مینامد. این محور از کتاب نشان میدهد که رنج انسانی در این دوره بهطور جدی نادیده گرفته شده و مردم ایران بهای اشغال را به شکل مستقیم پرداخت کردهاند.
این کتاب را چه کسانی باید بخوانند؟
«پل پیروزی، سرزمین قحطی» را میتوان یکی از منابع جدی برای بازخوانی تاریخ ایران در دهه ۱۳۲۰ دانست. اهمیت مطالعه آن در این است که بهجای روایتهای کلی از جنگ، به سراغ جزئیات زندگی مردم و کارکرد نهادهای سیاسی و اقتصادی در شرایط اشغال میرود. نویسنده با رجوع به اسناد دیپلماتیک و گزارشهای اداری، نشان میدهد چگونه ترکیب مداخله قدرتهای خارجی و ضعف ساختار داخلی، کشوری را که قرار بود مسیر تدارکات نظامی باشد، به صحنه بحرانهای معیشتی و بهداشتی بدل کرد. این اثر برای پژوهشگران تاریخ، دانشجویان علوم سیاسی و حتی علاقهمندان به مطالعه تجربههای اجتماعی ارزشمند است، زیرا امکان مقایسه روایت رسمی متفقین با پیامدهای واقعی آن در ایران را فراهم میکند. به بیان دیگر، مطالعه این کتاب فرصتی است برای فهم دقیقتر پیوند میان سیاست جهانی و زندگی روزمره مردم ایران در یکی از حساسترین مقاطع قرن بیستم.