- ب ب +
حجت‌الاسلام ذوعلم بیان کرد:
اجرای اسلام و ارتقای مشارکت مردم؛ دو مؤلفه پیشبرد کارآمدی انقلاب از منظر امام(ره)

حجت‌الاسلام ذوعلم بیان کرد: اجرای اسلام و ارتقای مشارکت مردم؛ دو مؤلفه پیشبرد کارآمدی انقلاب از منظر امام(ره)

چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام(ره) و پشتوانه مردم می‌گذرد و در این مدت دستاوردهای بزرگی در حوزه‌های علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاصل شده است. با وجود این درباره میزان تحقق اهداف و آرمان‌های انقلاب قضاوت‌های مختلفی از سوی موافقان و مخالفان مطرح می‌شود. برخی با نگاه‌های افراطی در صدد رد همه تلاش‌های صورت گرفته در این چند دهه بوده و برخی نیز نسبت به برخی انحرافات و خطای کارگزاران با دیده اغماض نگاه می‌کنند. بهترین ارزیابی سنجش عملیاتی اهداف و آرمان‌های انقلاب در بدنه جامعه است، به ویژه با توجه به افزایش مشکلات معیشتی در چند سال اخیر و به تبع آن افزایش انتقادات و نارضایتی‌های مردمی، ارزیابی‌ها باید بر اساس واقعیت‌های اجتماعی صورت پذیرد تا تحلیلی منصفانه و باورپذیرتر ارائه شود. برای بررسی بیشتر این موضوع خبرگزاری ایکنا گفت‌وگویی با حجت‌الاسلام والمسلمین علی ذوعلم، رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب، داشته است که متن آن در ادامه می‌آید؛
ایکنا ـ به نظر شما آیا انقلاب اسلامی در مقامِ عمل به وعده‌های نخستین خود، موفق و سرافراز بوده است؟
انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک انقلاب که جرقه‌های آن حدود پانزده سال قبل از ۲۲ بهمن سال ۵۷ شکل گرفت، در کاری که باید انجام می‌داد، صددرصد موفق بود؛ چراکه رژیم پادشاهی و سلطنت را بعد از سابقه ۲۵۰۰ ساله کاملاً محو و جمهوریت را در کشور نهادینه و استقلال و آزادی را که جزیی از شعارهای اصلی انقلاب بود، در حد بسیار بالایی تأثیر بخشید.
انقلاب اسلامی به صورت مستقل از تأثیرگذاری‌های دو بلوک شرق و غرب آن روز توانست یک نظام سیاسی و اجتماعی مبتنی بر اسلام و برآمده از نظر و خواست ملت در کشور محقق کند بنابراین انقلاب اسلامی ایران به عنوان یک رویداد مهم و سرنوشت‌ساز در ایران، برخلاف انقلاب‌های مشابهی که در دهه دوم قرن بیستم در روسیه یا در اواخر قرن هجدهم در فرانسه صورت گرفت انقلابی موفق بوده و به آنچه می‌خواست در جهت نفی رژیم قبلی و استقرار اسلام در کشور دست پیدا کرد؛ بنابراین انقلابی کاملاً موفق بود.
اما اینکه جهت‌گیری‌ها و رویدادهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در چه مسیری قرار گرفت و دولت‌ها چه اقداماتی انجام دادند یا تحولاتی در صحنه بین‌المللی علیه انقلاب شکل گرفت دستاوردهای این انقلاب را چقدر تهدید کرد یا چقدر توانست زمینه‌هایی برای توسعه انقلاب فراهم کرد بحث دیگری است.
ایکنا ـ در مواضع و دیدگاه‌های امام خمینی(ره) معیار کارآمدی انقلاب اسلامی چه چیزی مطرح شده است؟
معیار کارآمدی انقلاب اسلامی در دو عنصر می‌تواند خلاصه شود و چکیده نظر حضرت امام(ره) را به خوبی نشان دهد. نکته نخست اینکه نظام برخاسته از انقلاب اسلامی ایران (جمهوری اسلامی) بتواند مردم را به عنوان هدف تلاش‌های خود در صدر قرار دهد و از مردم، با مردم و برای مردم باشد و دائماً تکیه‌گاه عینی خود را در جامعه حفظ کند؛ یعنی مردم هم در بعد مسئولیت‌های کلان بتوانند تصمیم بگیرند و هم اینکه در مورد سیاست‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها به عنوان هدف دولت و نظام تلقی شوند. فراتر از شاخص‌های اقتصادی و سیاسی که آنها هم بسیار مهم هستند تعالی و پیشرفت جامعه و کشور باید تأمین شود.
ملاک دوم در زمینه کارآمدی این است که اسلام، احکام دین را به عنوان یک نظام فکری، اجتماعی و سیاسی کامل بتواند روز به روز به میزان بیشتری تحقق پیدا کند و عدالت که محور نظام اجتماعی اسلام است، روز به‌روز تقویت شود و اخلاق، روحیه برادری و اخوت و اتحاد در جامعه توسعه پیدا کند. از نظر حضرت امام(ره) این دو مقوله از هم جدا نیستند و در بیانات ایشان این مطلب کاملاً واضح است که هدف ایشان ایفای یک تکلیف الهی و اسلامی است.
در عصر انقلاب و دوره ده ساله رهبری حضرت امام این مطلب کاملاً روشن است، اما اسلام از منظر حضرت امام یک دین متحجر یا تولید شده برای اعمال قدرت یا یک دین فردی یا عرفانی محض نیست، بلکه دینی جامع است که ابعاد معنوی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد و وقتی ایشان از استقرار و اجرای دین به میان می‌آوردند همه این ابعاد را در نظر دارند. از همه مهم‌تر اینکه اسلام ناب محمدی(ص) اسلام مستضعفان، پابرهنگان و نجات‌دهنده جامعه از ظلم و بی‌عدالتی، تبعیض و عقب‌ماندگی است.
بنابراین هدف ایشان فقط اسلام است، ولی لازمه تحقق این اسلام عنصر مردم هستند که در بیانات حضرت امام(ره) به خوبی و پرتکرار مطرح است. دلسوزی برای مردم و کمک به پیشرفت آنان، تحقق نظر و رأی مردم در امور اجتماعی و سیاسی و حضور آنان در صحنه مبارزه با دشمنان، همگی در سخنان و بیانات و اعمال حضرت امام(ره) به خوبی قابل مشاهده است. بنابراین ملاک کارآمدی را می‌توان در دو معیار کلان اسلام و مردم خلاصه کرد و هر مقداری که نظام بتواند این دو مورد را از نظر مصداق و قالب تحقق و عملی تحقق ببخشد؛ بدین معناست که کارآمدی نظام ارتقا پیدا کرده است.
ایکنا ـ با توجه به اهمیت مسئله فرهنگ و اخلاق در انقلاب، این دو مؤلفه تا چه میزان پس از انقلاب مورد توجه و توفیق بوده است؟
به هر حال فرهنگ یک جامعه، واقعیت عینی و ریشه‌دار در تاریخ و تحولات آن جامعه است و هر مقدار که خود جامعه تلاش کند این فرهنگ را به سمت مثبت تغییر دهد و اصلاح کند قطعاً باعث بهبود وضعیت فرهنگی جامعه خواهد شد. در حقیقت تغییر و تحول در مقوله فرهنگ یک امر حکومتی و حاکمیتی صرف نیست؛ اگرچه حکومت‌ها باید نسبت به فرهنگ مسئولیت داشته باشند و به جامعه برای حرکت به سمت اصطلاح و ارتقای فرهنگی کمک کنند.
در کشور ما خود انقلاب اسلامی ناشی از یک توجه و بلوغ فرهنگی در جامعه بود که در این بلوغ فرهنگی در دوره رژیم طاغوت و با آن خفقان و خشونتی که در مقابل اسلام و نگاه‌های انقلاب مطرح می‌شد، تحولی توسط خود مردم شکل گرفت و نخبگان و سردمداران تحول فرهنگی جامعه از قبیل شهید مطهری و امثال ایشان در حوزه‌های علمیه، برخی از اساتید مبارز در دانشگاه، در آموزش و پرورش، در بازار و بقیه و محیط‌ها، نوعی تحول فرهنگی زیر پوستی را در جامعه دنبال می‌کردند که خود این تحول فرهنگی وقتی فراگیر شد زمینه پیروزی انقلاب را فراهم کرد.
به تعبیر شهید بهشتی اساساً انقلاب اسلامی انقلابی فرهنگی است. بنده هم معتقدم هم پیدایش انقلاب بر اساس تحول فرهنگی بوده و هم هدف و غایت انقلاب در نهایت، یک رشد فرهنگی همه‌جانبه است که تأثیر خود را در ابعاد اقتصادی، سیاسی و سایر عرصه‌های جامعه نشان خواهد داد. در این چهل و دو سال بعد از پیروزی انقلاب هم فرهنگ جامعه ما در بسیاری از زمینه‌ها از رشد برخوردار بوده و برخی از پژوهش‌هایی که در این حوزه صورت گرفته این رشد را به خوبی نشان می‌‌دهد.
البته پیشرفت ما در برخی از زمینه‌ها کند بوده و نیاز به کار بیشتری داریم، اما متناسب با آن افق و چشم‌انداز فرهنگی که اسلام ترسیم می‌کند و انقلاب اسلامی به دنبال آن است فرهنگ سیاسی جامعه بسیار رشد پیدا کرده، فهم اجتماعی مردم عمق پیدا کرده و تحلیل سیاسی در میان جامعه از بلوغ و باروری برخوردار شده و فرهنگ همیاری و مشارکت در جامعه رشد پیدا کرده است. همینکه می‌بینیم جامعه ما در زمینه ارزیابی فعالیت‌ها، سیاست‌ها و عملکردها بسیار حساس است و نقدهای بسیاری درباره عملکرد دستگاه‌های حکومتی و حاکمیتی می‌شنویم و می‌بینیم و همینکه سلیقه‌ها و دیدگاه‌های مختلف سیاسی در رقابت با دیگری تلاش زیادی دارند نشان‌دهنده یک نوع رشد فرهنگ سیاسی در جامعه ماست.
اما همان‌طور که اشاره شد هیچ‌کدام از این موارد قانع‌کننده نیست و به پویایی و تحول مستمر فرهنگی در عرصه‌های مختلف به خصوص در دستگاه‌های مؤثر در فرهنگ جامعه نیاز داریم. امروزه دچار نوعی بوروکراسی هستیم که مانع کارآمدی دستگاه‌های فرهنگی برای کمک به مردم در جهت رشد فرهنگی است؛ لذا نیازمند تلاش‌های بیشتری هستیم تا موفقیت‌ها افزایش پیدا کند.
ایکنا ـ به نظر شما پس از انقلاب کارگزاران جمهوری اسلامی چقدر براساس سیره و مشی سیاسی و اجتماعی معمار انقلاب عمل کرده‌اند؟
ارزیابی این مسئله نیاز به کارهای مطالعاتی دارد، اما اجمالاً می‌توان گفت که همه کارگزاران در همه سطوح و دوره‌ها را نمی‌توان به صورت یکسان ارزیابی کرد، بلکه در برخی از دولت‌ها در دوره بعد از انقلاب می‌بینیم که سیره و مشی حضرت امام(ره) کاملاً مورد تبعیت قرار گرفته و مسئولانی همانند شهید رجایی در تراز نگاه انقلاب اسلامی داشته‌ایم و از سوی دیگر با کسانی مواجه بوده‌ایم که در برخی از دوره‌ها زمام امور اجرایی را بر عهده داشته یا در عرصه فعالیت قضایی و قانون‌گذاری کشور حضور پیدا کرده‌اند و با سیره حضرت امام(ره) فاصله داشتند و حتی سعی داشتند این فاصله را توجیه کرده و به عنوان یک ضرورت در ذهن جامعه القا کنند.
حتی در برخی از مقاطع به علت ضعف توانمندی‌های فکری و شجاعت، انقلابی بودن و ضعف روحیه انقلابی در بین مسئولان، تلاش می‌شد، انقلاب اسلامی مد نظر حضرت امام(ره) را هم واژگونه نشان دهند که خوشبختانه ادراک جمعی کشور و جامعه ما آن را نپذیرفته و نگاه جامعه به حضرت امام(ره) نگاهی کاملاً مثبت و واقع‌بینانه است. در سطح رهبری بعد از حضرت امام(ره) خوشبختانه این امتداد و انطباق کاملاً وجود داشته و باید این را به عنوان نقطه‌ای بسیار مثبت و ارزشمند تلقی کرد چراکه اگر خدای ناکرده در عرصه رهبری نیز زاویه‌ای با دوران حضرت امام پیش می‌آمد، قطعاً دچار مشکلات بسیار عمیقی می‌شدیم و انسجام، امید و پویایی جامعه ما کاملاً تحت تأثیر قرار می‌گرفت و ضعیف می‌شد.
اما خوشبختانه این لنگرگاه همچنان مستحکم و منطبق با تفکر، سیره و سلوک حضرت امام(ره) امتداد پیدا کرده است و همین حفظ اصالت و انطباق رهبری نظام بعد از رحلت امام با مشی ایشان، تبدیل به یک سرچشمه جوشان برای جامعه ما شد که سایر سطوح را هم تغذیه و در این مسیر تا حد زیادی حفظ کرده است، اما کاری که باید انجام شود این است که در چارچوب نظام‌مند قانون اساسی و انتخاب‌هایی که مردم انجام می‌دهند باید بتوانیم هرچه بیشتر ملاک‌ها و شاخص‌های حضرت امام(ره) را ملاک قرار دهیم و به دنبال این باشیم که آن سیره و سلوک به میزان بیشتری در میان نسل‌‌‌های آینده تبلور پیدا کند.
انتهای پیام