- ب ب +

شش متغیر درباره مدیریت رهبر انقلاب در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با رژیم صهیونی

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در مراسم بزرگداشت چهلمین روز شهادت شهدای جنگ تحمیلی اخیر رژیم صهیونی علیه ایران طی سخنانی بار دیگر به روایت آنچه در این جنگ دوازده روزه رخ داد، پرداختند و پیروزی ملت ایران در این نبرد را افتخاری بزرگ دانستند و تأکید کردند: «آنچه در این دوازده روز برای جمهوری اسلامی اتّفاق افتاد، علاوه بر افتخارات بزرگی که ملّت ایران کسب کرد ــ که امروز مردم دنیا هم دارند به آن اعتراف میکنند ــ [این بود که] جمهوری اسلامی و ملّت عزیز ایران قدرت خود، عزم و اراده‌ی خود، استقامت خود، دست پُر خود را به دنیا نشان داد. اگر دیگران از دور چیزی شنیده بودند، از نزدیک قدرت جمهوری اسلامی را احساس کردند. علاوه‌ی بر اینها، این نکته مهم است که جمهوری اسلامی استحکام بی‌نظیر پایه‌های نظام و کشور خود را به دنیا نشان داد.» ۱۴۰۴/۰۵/۰۷

به همین منظور آقای محسن مهدیان، تحلیل‌گر و فعال رسانه، در گفتاری به تحلیل متغیرهای مدیریت رهبر معظم انقلاب در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه و آثار آن بر نقش‌آفرینی آحاد مردم در این نبرد پرداخته است.


* مسئله‌ی «ولایت» عامل ایجاد استقلال در جامعه می‌شود
استقلال را می‌توان از منظرهای مختلفی دید امّا آن چیزی که برای جمهوری اسلامی اهمّیّت کلیدی دارد و می‌توان گفت که استقلال کشور بر مبنای آن قرار دارد، نقش مردم است؛ یعنی استقلالی که بر پایه‌ی حضور و نقش مردم تعریف می‌شود. جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب هم با همین مبنا شکل گرفت. شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» یعنی جمهوری اسلامی بر مبنای حضور مردمی خود شکل گرفته است. اگر قرار باشد ماهیّت استقلال را بر مبنای نقش مردم تعریف کنیم، در این صورت، نقش ولیّ جامعه خیلی کلیدی می‌شود؛ لذا باید به کلیدواژه‌ی «ولایت» اشاره کنیم.

«ولایت» دو معنا دارد که هر دو، مورد توجّه و دارای اهمّیّت هستند و هر دو استقلال‌سازند. در مسئله‌ی «ولایت»، معمولاً ما به یک وجه آن توجّه می‌کنیم و آن رابطه‌ی امام با امّت است؛ امّا ولایت دو نقش دارد: اوّل رابطه‌ی امام با امّت و دوّم رابطه‌ی اجزای امّت؛ یعنی رابطه‌ی مردم با یکدیگر. این هر دو اهمّیّت دارد و ولایت هر دو را درست می‌کند. امام امّت، خود جزئی از امّت است و در اینجا نقش راهبر را ایفا می‌کند و از طرفی کمک می‌کند که انسجام درونی و وحدت شکل بگیرد تا یک امّت واحده تشکیل شود.

البتّه این «ولایت» فقط در مورد جمهوری اسلامی نیست، بلکه یک بحث معرفتی است. نقش امام در جامعه در هر دوره‌ای چنین نقشی است. اگر این‌گونه به ماجرا نگاه کنیم، آن‌وقت نقش رهبری را باید در تمام دوره‌های تاریخی از این منظر مورد توجّه قرار داد و حتّی نقش حضرت امام خمینی ــ یعنی نقطه‌ی شروع انقلاب که از دهه‌ی ۴۰ آغاز می‌شود و به بهمن ۵۷ می‌رسد ــ را هم در همین چهارچوب باید تحلیل کرد؛ اینکه مردم چگونه جلو می‌آیند، قیام می‌کنند و یک حکومتی را شکل می‌دهند. طبیعی است که در اینجا دیگر «چپ و راست» و «شرقی و غربی» کنار می‌رود و یک امّت واحده شکل می‌گیرد؛ یک جمهوری اسلامی در بهمن ۵۷ شکل می‌گیرد که برآمده و خروجی این انسجام درونی مردمی است که بالای سرشان یک ولیّ قرار دارد. لذا مسئله‌ی «استقلال ملّی» مرتبط با نقش ولیّ جامعه است.

* برای فهم نقش رهبر انقلاب در جنگ باید دستگاه محاسباتی ایشان را شناخت
آن چیزی که در این جنگ دوازده‌روزه اهمّیّت دارد، نقش ولیّ است؛ اوّل راهبریِ جامعه و دوّم برقراریِ اتّصالاتِ جامعه با یکدیگر. لذا شما در این جنگ، جلوه‌ی اساسی را در انسجام می‌بینید؛ آن چیزی که چشم همه را پُر می‌کند انسجام است و در همان جا هم باید نقش ولیّ را ببینید. تحلیل را نباید نقطه‌ای دید، بلکه باید فرآیندی دید؛ یعنی اگر بخواهید در نقطه‌ی جنگ بِایستید، ممکن است دچار خطاهای ادراکی شوید. در حقیقت، اینجا یک فرآیند شکل می‌گیرد که در این فرآیند، یک نقطه‌ای به نام «جنگ مقدّس دوازده‌روزه» بُروز و ظهور می‌کند.

من فکر می‌کنم اگر قرار باشد نقش رهبری را در این ماجرا توضیح بدهم، لازم است دستگاه محاسباتی ایشان را توضیح دهم. باید ببینیم رهبر انقلاب به چه چیزهایی نگاه می‌کنند؛ این می‌تواند به بسیاری از سؤالات روزمرّه‌ی این روزها پاسخ دهد. مثلاً اینکه چرا در فلان ماجرا در دیپلماسی، آن‌طور عمل شده؟ یا چرا داریم این مسیر را می‌رویم؟ یا مثلاً چرا از این مسئولان استفاده شده؟ این‌ها اهمّیّت دارد. یا اصلاً این انسجام، دقیقاً محتوایش چیست؟ این انسجامی که ایجاد شده، همان انسجامی است که مثلاً در زلزله و سیل ایجاد می‌شود؟ نه، خیلی فرق می‌کند؛ ماهیّت این انسجام با آن انسجام کاملاً متفاوت است. اگر این را دقیق متوجّه بشویم، برداشت‌های افراطی و تفریطی که در مورد انسجام وجود دارد هم درست می‌شود. الان هر حرفی بخواهیم بزنیم، می‌گویند «آقا! انسجام را به هم نزن»؛ یا یک عدّه‌ای هم واقعاً کمر بسته‌اند به اینکه «این انسجام به خاطر ملّی‌گرایی درست شده و انسجام حقیقی نیست»!

* ۱) جنگ دوازده‌روزه حرکت انفعالی دشمن در برابر برنامه‌ی بلندمدّت مقاومت بود
من فکر می‌کنم چند متغیّر اساسی وجود دارد که تصمیم‌گیری‌های رهبر انقلاب بر آن مبنا است. من فقط می‌خواهم یک پیش‌نویس و پیشنهاد دراین‌باره ارائه بدهم.

نکته‌ی اوّل این است که ماجرای جنگ نباید نقطه‌ای تحلیل شود. این جنگ، خروجی یک برنامه‌ریزی استراتژیک در حوزه‌ی میدان است؛ یعنی ما یک برنامه‌ی بلندمدّت در حوزه‌ی جبهه‌ی مقاومت داریم که این برنامه‌ی بلندمدّت، در هفتم اکتبر به نقطه‌ی انفجار می‌رسد، هیمنه‌ی رژیم صهیونیستی را نابود می‌کند و افسانه‌های رژیم صهیونیستی را ــ که نزدیک به یک قرن با آن حکومت می‌کند ــ منهدم می‌کند.

نقطه‌ی جنگ نقطه‌ای قابل پیش‌بینی بود. در واقع، رژیم صهیونیستی ناچار و ناگزیر به حمله می‌شود. این همان چیزی است که خودشان اعتراف کردند و غربی‌ها هم در تحلیل‌هایشان به آن اشاره می‌کنند که اصلاً همین که رژیم صهیونیستی به ایران حمله می‌کند، این نقطه‌ی پیروزی و نقطه‌ی بُرد برای جمهوری اسلامی است. ببینید! شما اساساً او را به گوشه‌ی رینگ بردید و او چاره‌ای ندارد جز اینکه به سمت جمهوری اسلامی حمله کند. البتّه او خاک می‌پاشد به خورشید، امّا راهی جز این ندارد که به این سمت بیاید. لذا از سر قدرت این کار را نمی‌کند، بلکه از سر استیصال این کار را می‌کند؛ این یک حرکت انفعالی نسبت به آن برنامه‌ی بلندمدّتی است که شما سال‌ها با فربه کردن و تقویت جبهه‌ی مقاومت درست کرده‌اید. این نکته‌ی اوّل.

پس این بحثی است که در مورد میدان وجود دارد. اینجا اطّلاعات هم نقش مهمّی دارد؛ یعنی یک جنگ ترکیبی در میدان است که بخش اطّلاعاتش، بخش امنیّتش، بخش نظامی، پدافندی، موشکی و همه‌ی این‌ها را باید از قبل برنامه‌ریزی کنید. وقتی شما آن حرکت را با برنامه‌ی بلندمدّت استراتژیک در حوزه‌ی جبهه‌ی مقاومت درست می‌کنید که به «هفتم اکتبر» می‌رسد، باید به فکر موشک و پدافند و سیستم اطّلاعاتی‌تان هم باشید.

* ۲) رهبر انقلاب با حضور گرایش‌ها و تفکّرات مختلف، کار جنگ را پیش بردند
ما یک برداشت ظاهری از نقش رهبر انقلاب داریم: اینکه رهبر انقلاب نشسته‌اند یک جایی و دستور می‌دهند. البتّه این مسئله سر جای خودش به عنوان فرماندهی کلّ قوا درست است، امّا هنر رهبر انقلاب در این بخش نیست. هنر رهبر انقلاب در شکل دادن به «نظام ولایی» است؛ یعنی خود نظام کار می‌کند و هنر جمهوری اسلامی فقط در رهبرش نیست، بلکه رهبر انقلاب به عنوان پیشروِ ماجرا است. هنر رهبر انقلاب در شکل دادن به این نظام اسلامی است. خب این نظام اسلامی، خودش مثل یک دستگاه ولایی عمل می‌کند و اتّفاقاً در متغیّرهای این دستگاه محاسباتی، یک ساختار وجود دارد و رهبر انقلاب با همین ساختار کار را جلو می‌برند.

ما معمولاً تحلیل‌های غیر‌واقعی و خیالی می‌کنیم، فکر می‌کنیم رهبری باید آدم‌های خیلی آرمانی را پیدا کنند؛ نه، رهبر انقلاب با همین آدم‌های روی زمین کار می‌کنند؛ ایشان با همین آدم‌ها، با قشرهای مختلف، با گرایش‌های مختلف، با سلیقه‌های مختلف، با همین‌ها جنگ را جلو بردند. این نکته خیلی مهم است. رهبر انقلاب با همین افرادی که خیلی‌هایشان منتخب مردمند ــ یعنی در دستگاه دموکراتیک بالا آمده‌اند و مردم‌سالارانه جلو آمده‌اند ــ کار می‌کنند؛ لذا نظام مشورتی دارد، شورای عالی امنیّت ملّی دارد، مجمع تشخیص مصلحت دارد، دولت دارد و این‌ها کار می‌کنند. بحث‌هایی که اخیراً آقای عراقچی، وزیر امور خارجه، در مورد جلسات بررسی موضوع انتقام و مسائلی مانند آن مطرح کرد، نشان می‌دهد که یک بحث مشورتی شکل می‌گیرد؛ یعنی این بحث‌های مشورتی به رهبر انقلاب می‌رسد و خود این یک بلوغ در نظام سیاسی کشور است.

بنابراین، نکته‌ی دوّم این است که این نظام ولایی و رهبر انقلاب، جنگ را با همین آدم‌های موجود جلو بردند؛ این‌ها باید اقناع بشوند، باید احساس همراهی بکنند، باید احساس مشارکت داشته باشند و خود این یک کار بزرگ است. بنابراین، پیش بردن کار با همین آدم‌ها یک بخش در دستگاه محاسباتی رهبر انقلاب است.

* ۳) افکار عمومی دنیا برای رهبر انقلاب اهمّیّت دارد
نکته‌ی سوّم افکار عمومی دنیا است. افکار عمومی دنیا برای رهبر انقلاب اهمّیّت دارد. لذا اینجا دیپلماسی عمومی کار می‌کند. خیلی‌ها می‌گویند «رئیس‌جمهور برای چه با یک رسانه‌ی آمریکایی مصاحبه می‌کند؟ چرا مثلاً وزیر خارجه مصاحبه می‌کند؟ شما که می‌دانید این‌ها نزدیک به جریان حاکم آمریکا هستند.» اتّفاقاً این کار اهمّیّت دارد، چون پیام جمهوری اسلامی باید صادر بشود. اگر به افکار عمومی دنیا بخواهیم یک روایت را بگوییم، آن روایتِ «مقتدر مظلوم» است. این را باید درک بکنند؛ یعنی، هم اقتدار و قدرت موشکی و کوتاه نیامدن ما را باید بفهمند و هم مظلومیّت ما را.

امروز شما می‌بینید دنیا با شما همراه است، دنیا مقابل رژیم صهیونیستی است. امروز اگر می‌بینید فرانسه می‌آید می‌گوید «من می‌خواهم فلسطین را به رسمیّت بشناسم» و بلژیک و بریتانیا و خیلی کشورهای دیگر هر کدام به شکلی این را مطرح می‌کنند، به خاطر این است که اوّل ملّت‌ها جلو رفتند؛ یعنی ملّت‌ها یک روشنگری و موضع‌گیری کردند و بعد، این قدرت را منتقل می‌کنند و دولت‌ها مجبور به پذیرش آن می‌شوند. الان می‌بینیم که مکرون مجبور می‌شود جلوی مردم خودش آن‌جور حرف بزند و چه راه‌پیمایی‌هایی اخیراً برگزار می‌شود! ملّت‌ها با حضور چندده‌هزارنفره و چندصدهزارنفره در مقابل رژیم صهیونیستی صف می‌کشند و در خود خاک فلسطین، در خود رژیم صهیونیستی، مردم بلند می‌شوند و اعتراض می‌کنند. این اصلی‌ترین دستاورد است.

آن جمله‌ای که می‌گویند «جمهوری اسلامی به دنبال محو شدن رژیم صهیونیستی، هم بوده و هم نبوده»، هر دو درست است. هم حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) و هم حضرت آقا فرمودند ما به دنبال محو رژیم صهیونیستی هستیم،(۱) امّا نه به معنای اینکه خودمان فعّالانه ورود کنیم؛ نه، به معنای اینکه مردم بلند شوند و خودشان تصمیم بگیرند که این رژیم را کنار بزنند. اینجا حتماً ما حمایت می‌کنیم. سیاست کلیدی ما در دنیا این است که مظلوم بلند شود، علیه ظالم قیام کند و ظالم را کنار بزند؛ ما به این معنا دنبال محو شدن رژیم صهیونیستی هستیم، نه به آن معنا که خودمان ورود بکنیم. بنابراین، این مسئله نیز به عنوان متغیّر کلیدی سوّم بااهمّیّت است.

* ۴) رهبر انقلاب بُروز عزم و اراده‌ی مردم در جنگ را کاری بزرگ می‌دانند
متغیّر چهارمی که من فکر می‌کنم اینجا خیلی اهمّیّت داشت، این بود که موضوع افکار عمومی داخلی هم برای رهبر انقلاب مهم است. ببینید! افکار عمومی داخلی با افکار عمومی خارج از کشور متفاوت است. وقتی در مورد مردم ایران حرف می‌زنیم، ماجرا فراتر از افکار عمومی است؛ ماجرا یک حرکت ایمانی است که منجر به اراده می‌شود. رهبر انقلاب مسئله‌ی بُروز و ظهور اراده‌ی ملّت را بااهمّیّت می‌دانند: «ملّت ایران در این جنگ تحمیلیِ اخیر کار بزرگی انجام داد؛ این کارِ بزرگ از جنس عملیّات نبود؛ از جنس اراده بود، از جنس عزم بود.»(۲)

اراده وقتی می‌آید در دستگاه ادراکی انسان‌ها، اوّل یک چیزی برای شما به عنوان تصویر شکل می‌گیرد، بعد تبدیل به شوقِ اکید می‌شود و بعد، این‌ها می‌آید در نظام محاسباتی و تصمیم‌گیری و بعد، تبدیل به اراده می‌شود ــ وقتی به جهت ذهنی، اقناع صورت گرفت ــ بعد تبدیل به ایمان می‌شود و بعد، این ایمان باعث می‌شود که شما حرکت کنید و یک اراده‌ای را شکل می‌دهد. اراده هم در رفتار بُروز و ظهور می‌کند و انسان برایش هزینه می‌دهد. انسجام را این‌جوری ببینید. این انسجام، برآمده از آن حرکت ایمانی و آن اراده است. پس بنابراین، وقتی از افکار عمومی داخلی صحبت می‌کنید، دارید در مورد «نظام ارادی» صحبت می‌کنید؛ یعنی همان چیزی که رهبر انقلاب به آن می‌بالد. این موضوعِ بااهمّیّتی است.

در نظام ولایی، رهبر انقلاب متولّی این هستند که در جامعه این پیوند ولایی شکل بگیرد و حرکت بکند. خیلی‌ها در مورد مردم دچار اشتباه بودند و در این جنگ، هاج‌وواج نگاه می‌کردند که آیا این‌ها مردم ما هستند؟ بله، این‌ها مردم ما هستند؛ این‌ها همان مردمی هستند که اتّفاقاً رهبر انقلاب همواره از آن‌ها تعریف و تمجید کرده‌اند. نقطه‌ی گرانی‌گاه و کانونی این ماجرا دست ولیّ‌فقیه است. ولیّ‌فقیه است که این حرکت را رهبری می‌کند. لذا انسجامی که شکل می‌گیرد، بُروز و ظهور این نظام ولایی است. انسجام را این‌جوری باید ببینید.

* ۵) نظامات حقوقی دنیا از نظر رهبر انقلاب دارای اهمّیّت است
مؤلّفه‌ی دیگری که در دستگاه محاسباتی رهبر انقلاب وجود دارد، اهمّیّت نظامات حقوقی است. اینکه برخی فکر می‌کنند دیپلماسی صرفاً یک کار است، نه، این‌جور نیست؛ دیپلماسی در همین جنگ ترکیبی جای مشخّصی دارد. این پیوند میدان و دیپلماسی، به جهت این نیست که ساختارهای ما این‌گونه طرّاحی شده است؛ نه، اصلاً خیلی فراتر از این است. لذا رهبر انقلاب فرمودند: «نکته‌ی اوّل همین مسئله‌ی پیگیری قوّه‌ی قضائیّه در محاکم حقوقی ــ چه محاکم حقوقی داخلی، چه محاکم حقوقی بین‌المللی ــ درباره‌ی رسیدگی به این جنایات اخیری است که انجام گرفته؛ این از آن کارهای بسیار لازم و بسیار مهم است.»(۳)

امروز نظامات حقوقی، شما را در دفاع از خود مشروع می‌دانند؛ لذا این اهمّیّت دارد و برای رهبر انقلاب یک متغیّر کلیدی است. شما ببینید آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها اصلاً برایشان مهم نیست که نهادهای خودشان مخالف جنگند، مخالف حمله به ایرانند؛ این مسئله اصلاً برای ترامپ اهمّیّت ندارد. در اسرائیل که قاعده اصلاً قاعده‌ی جنگل است و کار ندارند دنیا چه کار می‌کند و چگونه در موردشان حرف می‌زند.

* ۶) کلان‌روایت جنگ تحمیلی اخیر، جنگ تمدّنی با جمهوری اسلامی است
موضوع دیگر، اَبَرروایتی است که باید جا بیفتد. من توجّه‌ شما را به یک نکته‌ی کلیدی جلب می‌کنم که آن روایت کلان در این صحنه است. رهبر انقلاب در مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی اخیر، اشاره به آن اَبَرروایت دارند. مضمون فرمایش رهبر انقلاب این است که تقابل ما یک تقابل تمدّنی است. شما نظم جهان بر مبنای مستضعف و مستکبر را به هم زده‌اید و چهل و اندی سال است که دنبال این هستید. آن طرف هم یک جبهه‌ی واحدی است که وزارت اطّلاعات از آن با عنوان «ناتوی اطّلاعاتی و امنیّتی» تعبیر می‌کند؛ همه‌ی کشورها جمع شده‌اند و در حوزه‌های امنیّتی، اطّلاعاتی و نظامی مقابل شما قرار گرفته‌اند.

بنابراین، این جنگ یک جنگ تمدنّی است. فهمیده‌اند چه چیزی را باید بزنند: دین و دانش شما؛ این دو تا متغیّری است که رهبر انقلاب در آن سخنرانی ده‌دقیقه‌ای مطرح کردند.(۴) برای رهبر انقلاب مهم است که این روایت جا بیفتد. این کلان‌روایت باید در تاریخ شکل بگیرد. لذا صحنه را باید این‌جوری ببینید. فقط در این دوازده روز متوقّف نشویم که بعد بگوییم «حالا صلح شد، آتش‌بس شد، حالا چه می‌شود؟» نه، شما در شرایط جنگی هستید و باید متوجّه بشوید که جنگ تمام نشده. «آتش‌بس» یک معنا دارد، «صلح» یک معنای دیگر دارد؛ ما به هیچ عنوان در مرحله‌ی صلح نیستیم.

اگر نظام محاسباتی رهبر انقلاب را این‌جوری دیدید، در این نظام ولایی برای تک‌تک مردم نقش تعریف می‌شود. لذا رهبر انقلاب در آن پیامی که برای چهلم شهدای جنگ صادر فرمودند، هفت مأموریّت را مطرح کردند و این هفت مأموریّت برای همه‌ی آحاد جامعه است. ایشان هفت مسئله را بعد از جنگ مطرح کردند و فرمودند: «مهم آن است که ما از این حقیقت، و از تکلیفی که از سوی آن بر دوش ما است غفلت نکنیم.»(۵)

شما وقتی رهبر انقلاب را با این دستگاه محاسباتی شناختید ــ که به این شش‌ضلعی‌ای که عرض کردم توجّه دارند ــ حالا این محاسبه برای تک‌تک آدم‌ها هم لازم است؛ یعنی من هم باید این‌جوری محاسبه کنم. اگر این‌جوری محاسبه کردم، آن‌‌وقت برای خودم نقش تعریف می‌کنم؛ آن‌‌وقت مدل نقد کردنم هم درست می‌شود، مدل مطالبه کردنم هم درست می‌شود و می‌فهمم سر جای خودم، دقیقاً به چه اندازه‌ای، با چه لحنی و به چه روشی باید حرف‌ها گفته بشود.


 رهبر انقلاب: «حرف، همانی است که امام راحل عظیم‌الشّأن فرمود که اسرائیل بایستی محو بشود. یهودی‌های فلسطین اگر دولت اسلامی را قبول میکنند، آنجا زندگی کنند. بحث، بحث یهودی‌ستیزی نیست؛ مسئله، مسئله‌ی غصب خانه‌ی مسلمین است.» (۱۳۶۹/۹/۱۳)

 بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوّه‌ی قضائیّه (۱۴۰۴/۴/۲۵)

 بیانات در دیدار رئیس و مسئولان قوّه‌ی قضائیّه (۱۴۰۴/۴/۲۵)

 «آنچه استکبار جهانی و در رأس آن، آمریکای جنایتکار با آن مخالف است، همین دین شما و دانش شما است.» (۱۴۰۴/۵/۷)

 پیام خطاب به ملّت ایران به مناسبت چهلمین روز شهادت جمعی از هم‌میهنان، سرداران نظامی و دانشمندان هسته‌ای (۱۴۰۴/۵/۳)