چیستی معرفت گزارهای (تعریف سهجزئی)
افلاطون در رسالهی ثیاتتوس معرفت را «باورِ صادق موجّه (مدلّل)» تعریف میکند. او در این باره چنین مینویسد:
«سقراط: اگر پندارِ درست [باورِ صادق] شناسایی [معرفت] باشد ، ممکن نیست که بهترین داوران در مورد واقعهای پندارِ درست [باورِ صادق] پیدا کند بیآنکه شناسایی [معرفت] به دست آورد، پس معلوم میشود شناسایی [معرفت] غیر از پندارِ درست [باورِ صادق] است.
ثیاتتوس: اکنون به یادم آمد که در این باره از کسی نکتهای شنیدهام. آن کس میگفت: شناسایی [معرفت] پنداری درست [باوری صادق] است که بتوان توضیحی [توجیهی/ دلیلی] دربارۀ آن داد . و آنچه با تعریف و توضیح [توجیه/دلیل] همراه نباشد شناسایی [معرفت] نیست.»
این تعریف از آنجا که دارای سه جزء است به تعریف یا تحلیل سه جزئی معرفت tripartite definition or analysis معروف است.
بر مبنای تعریف سه جزئی، فاعل شناسای (s) به گزارۀ (p) وقتی معرفت دارد که:
1. فاعل شناسای s به گزارهی p باور داشته باشد ( Bsp)؛
2. گزارهی p صادق باشد (P)؛
3. باورِ s به p موجّه (مدلّل) باشد (Jsp )؛
از سه جزءِ تعریف، باور مقولهای روانشناختی، صدق مقولهای منطقی، و نیز، معرفتشناختی و توجیه مقولهای صِرفاً معرفتشناختی هستند.
تحقّقِ شرایطِ سهگانهی یادشده (باور، صدق و توجیه) برای حصولِ معرفت لازم است (در این باره در بخشهای بعد توضیح خواهم داد).
پینوشت:
1. تعریف سه جزئی معرفت، از زمانِ طرح تا دههی 1960 میلادی، تعریفی غالب برای معرفت به حساب میآمد. در سال 1963، ادموند گتیه ، فیلسوف آمریکایی، در مقالهی کوتاهِ «آیا معرفت باور صادق موجه است؟» با طرح دو مثالِ نقضی به این تعریف اشکال وارد میکند.
البته، اشکال گتیه اشکالِ ویرانگری نیست که به ابهامِ کلی در ماهیت معرفت بینجامد. اشکالِ او، چنانکه بعداً بدان خواهم پرداخت، به کافیبودنِ شروط سهگانه (و نه لزومِ) آنها میپردازد؛ به بیانِ دیگر، از منظرِ او، معرفت باورِ صادقِ موجّه است، اما لزوماً هر باورِ صادقِ موجّهی معرفت نیست.
2. مقالهی گتیه را در آدرس زیر ببینید:
Gettier, Edmund. L, "Is Justified True Belief Knowledge?", Analysis, 23 (6): 1963.
3. مطلب نقل شده از افلاطون را در اثر زیر ببینید:
افلاطون، "دوره کامل آثار"، ترجمة محمد حسن لطفی، ص 1452.
دکتر عبدالرسول کشفی